تبلیغات ویژه وبلاگ

۱۳۸۸ تیر ۵, جمعه

آیا مراد از ذوالقرنین کوروش کبیراست؟

داستان ذوالقرنین در قرآن
(اقتباس شده از آیات 83-98سوره کهف)
ذوالقرنین به سوی مغرب لشکر کشید وباجنگ و جهاد به کشورگشایی پرداخت.او کوه ودشت را زیر پا می گذاشت و از گرما وسرما نمی هراسید وهموار و ناهموار برای او تفاوتی نداشت،زیرا خدا وی را بر زمین مسلط و فرمانبرداری واطاعت سربازان را نصیب او کرده بود وهر آنچه برای استحکام قدرت وی لازم بود به او ارزانی داشته بود و مشیت خداوند بر این قرار گرفته بود که او را به پیروزیهای با ارزش و فتوحات بی نظیری برساند.ذوالقرنین در راه گسترش فتوحات خود شب و روز می کوشید،تا به برکه ای رسید که آب و گل در ان مخلوط بود و چنین به نظرش آمد که خورشید در این سرزمین غروب می کند و در پشت آن مخفی می شود.ذوالقرنین فکر کرد که پس از این ناحیه،سرزمینی برای فتح نیست ولی در همین سرزمین جمعیتی را دید که کفر وعقاید خرافیشان حیرت آور بود.فساد و خودسری انان برای ذوالقرنین گران آمد،زیرا این مردم به ظلم وستم پرداخته و در زمین طغیان وسرکشی می کردند وتحت نفوذ شیطان و تحریکات هوی و هوس، خونها بر زمین جاری می کردند.ذوالقرنین از خدا کسب تکلیف کرد که دربارۀ آنان چه عملی انجام دهد،خدا او را بین دو راه مخیر نمود تا یکی از این دو راه را انتخاب نماید.یا خودسران رابه تیغ شمشیر بسپارد تا به کیفر کفر و طغیان خود برسند و یا اینکه به آنان مهلت بدهد وبه صراط مستقیم دعوت وارشادشان نماید،شاید افرادی پذیرای حرف حق باشند و از طریق ظلم و ستم بازگردند.
ذوالقرنین احسان را برکشتار ترجیح داد و نیکی را برگزید وگفت: " هرکس از این پس ظلم کند،به زودی او را کیفر خواهم رساند ودر آخرت هم که به سوی پروردگار خویش باز گردد،خدا او را به عذاب سختی گرفتار می سازد و اما هر کس ایمان بیاورد وعمل صالح انجام دهد،پاداش نیکی خواهد داشت و ماهم بر او سهل و آسان گیریم و از هر جهت وسایل آسایش او را فراهم سازیم "(سورۀ کهف ایات 86-88)ذوالقرنین بمنظور ادارۀ امور و ارشاد عموم مدتی در میان این مردم بماند،با ستمگران مبارزه و مظلومان را یاری کرد،دست ضعفا را گرفت وعدل را برقرار کرد و پرچم اصلاح را برافراشت.
سپس تصمیم گرفت به سوی شرق عزیمت کند،لذا با جهاد پیوسته و پیروزی مداوم به کشورگشایی ادامه داد،تا در مسیر خود به محلی رسید که به نظر، آخرین نقطه آباد و مسکون زمین بود.ذوالقرنین در این سرزمین اقوامی را دید که روی زمین بدون مسکن وسایبانی زندگی می کنند وآفتاب بر آنها طلوع و غروب می کند و حتی درخت و سایبانی ندارند که از سایۀ آن استفاده کنند و در وضع نابسامان و وحشیانه ای به سر می برند وگرفتار جهل ونادانی بودند.ذوالقرنین پرچم عنایت خود را بر سر آنان برافراشت واز نور علم و تدبیر خویش،آنان را روشنی بخشید و از تاریکی جهل رهانید.ذوالقرنین پس از رهایی این قوم به سوی شمال رهسپار شد وبا سعی و تلاش و جهاد فتوحات خود را گسترش داد تا به سرزمینی در بین دو کوه سر به فلک کشیده رسید،در این سرزمین مردمی در آسایش زندگی می کردند که زبان تکلم آنان مفهوم نبود ودر جوار آنان قومی مفسد وستمگرمی زیستند.این قوم وحشی و متجاوز ودر عین حال گمراه کننده،کسی نبودند جز قوم یأجوج و مأجوج.
مردم چون دریافتند که ذوالقرنین پادشاهی نیرومند ومقتدر است وحدود سلطنت او گسترده وسپاهیانش فراوانند،به او پناه بردند و از وی خواستند تا سدی بین آنان ویأجوج ومأجوج بنا کند و سرزمین ایشان را از یکدیگر جدا سازد و از تجاوز وتعدی آنان جلوگیری نماید.زیرا یأجوج ومأجوج قومی بودند که ظلم و ستم با طینت و سرشت آنها آمیخته شده،و شمشیر ونصیحت قادر به تسلیم آنان نیست.سپس آن قوم در ادامه خواهش خود گفتند: حاضریم برای بنای سد،تو را یاری دهیم وهزینۀ آنرا در اختیار تو بگذاریم.ذوالقرنین که خدا ذات او را با نیکی سرشته و خلقت او با خیر آمیخته بود وگنجهای زمین ومنافع آنرا در اختیار وی گذاشته بود،خواهش آنان را پذیرفت و اموال آنان را نیز بازگرداند وگفت:" آنچه خدا به من عطا فرموده بهتر است "سپس از آنان خواست که به وی کمک کنند و در عمل سد سازی مشارکت نماید تا کار را شروع نماید.
مردم برای ذوالقرنین مقدار زیادی آهن و مس،چوب وذغال آماده ساختند،ذوالقرنین قطعه های آهن را در بین دو کوه میگذاشت واطراف آنرا ذغال وچوب می نهاد آنگاه آتش را روشن می کرد و مس ذوب شده را در مفاصل و منافذ آن جاری می ساخت و بدین طریق سد بزرگ و محکمی بین دو کوه بوجود آوردند تا یأجوج و مأجوج نتوانند از آن بالا روند یا از آن عبور کنند و بدین طریق خداوند قومی را که گرفتار ظلم وستم بودند،آسایش و راحتی بخشید و از شر یأجوج و مأجوج رهانید.ذو القرنین چون دید سد محکم و بزرگی ساخته شد از صمیم قلب گفت :
" این از لطف و رحمت خدای من است وهرگاه وعدۀ پروردگار من فرا رسد،این سد را با زمین یکسان خواهد ساخت و البته وعدۀ پروردگار من حق است. "(آیه98-سوره کهف)
آیا مراد از ذوالقرنین کوروش کبیراست؟
در سورۀ کهف،آیات 83-98به نام بعضی اعمال ذوالقرنین و یژگی های شخصیت وی اشاره شده است.که در متن بالا از آن یاد شد.این آیات سورۀ کهف به نوشتۀ اغلب مفسران دارای شأن نزول بوده است.از خود قرآن کریم هم بر می آید که نزول این آیات مسبوق به طرح پرسشی از جانب معاصرانپیامبر اسلام(که درود خدا بر ایشان واهل بیتشان باد)است زیرا می فرماید: " واز تو دربارۀ ذوالقرنین می پرسند.بگوهم اکنون یادی از او بر شما می خوانم "واخبار نیز همین معنی را تایید می کند چنانکه در کتاب مسند روایت کرده اند که قریش به تحریک یهود،راجع به چند موضوع که از جمله شخصیت ذوالقرنین بود،سؤال کردند و گفتند:"این مرد کیست وکارهایش چیست؟"
توجه به شأن نزول این حقیقت را آشکار می سازد که یادی ازذوالقرنین در تورات باید باشد(تحت نام لوقرانیم موجود است)؛امادربارۀ اینکه ذوالقرنین کیست،مفسران و مورخان قدیم و معاصر نظریات زیادی مطرح است از آن جمله اینکه در تفسیر طبری و تفسیر سورآبادی مراد از ذوالقرنین اسکندر است.اما در عصر جدید مولانا ابوالکلام آزاد(وزیر فرهنگ سابق هند)در تفسیرش به اردو به نام "ترجمان القرآن"با ادلۀ بسیار بر آن است که مراد از ذوالقرنین،کوروش کبیر هخامنشی است.این نظریه در جهان اسلام و در ایران بازتاب کسترده ای یافت ویکی از مورخان معاصر دکتر محمد ابراهیم پاریزی رساله ابوالکلام آزاد را با شرح و بسط لازم ترجمه نمود.مفسران بزرگی چون علامه طباطبایی(رحمت الله علیه)صاحب المیزان وآیت الله مکارم شیرازی صاحب تفسیر نمونه و ترجمه قرآن هم آنرا محتمل الصدق یافتند و از آن دفاع نموده اند.
اما در این میان،رقابت بین دو نظریه مطرح شده قویتر است،یکی اسکندر و دیگری کوروش کبیر هخامنشی.
در رد احتمال اول یعنی نفی ذوالقرنین بودن اسکندر،دلایلی اقامه شده است که اهم آنها از این قرار است.
1)یادی از اسکندر در عهد عتیق نیست.حال آنکه از کوروش هست.
2)اسکندر موحد وخداپرست نبوده،حال آنکه ذوالقرنین به توصیف قرآن مجید خداشناس و مؤمن بوده است.
3)دیگر اینکه سدی با مشخصات قرآنی که دارای مس و آهن باشد،،به اسکندر منصوب نیست.
اما قرینه های مؤید ابوالکلام آزاد از این قرار است:
1)کوروش شخصیتی است که در کتاب مقدس یعنی عهد عتیق(در کتاب رؤیای دانیال-کتاب عزرا وچند رساله دیگر)از او با تلویحی شبیه به تصریح یاد شده است،دانیال در رؤیایی می بیند که در قصر شوشان در کشورعیلام و درکنار نهر "اولای"است و قوچی با در شاخ به همه حیوانات غلبه می کند،مگر بزی با یک شاخ که سرانجام بر او غلبه می یابد.سپس دانیال پس از این خواب از خودبیخود می شود وفرشته وحی بر او ظاهر می گردد ومی گوید "آن قوچ صاحب در شاخ را که دیدی،پادشاهان مادیان وفارسیان می باشد و آن بز نر پادشاه یونان است".
2)ذوالقرنین قرآن شخصیتی است که خداوند به او تمکن در روی زمین و قدرت و اختیار داده است، واین با شخصیت کوروش که بر بخش عظیمی از آسیا و اروپا دست یافته و نخستین امپراتوری بزرگ تاریخ را تأسیس کرده است،توافق دارد.
3)ذوالقرنین قرآن خداشناس و موحد است،وکوروش هم خداشناس و یکتا پرست بوده ومعقول ترین تاریخی که برای ظهور زرتشت(پیامبر ایران باستان بوده،عصر وی را حدود 600 ق.م می دانند.وی معاصر گشتاسب شهریار ایران زمین بوده است که آن شهریار دینش را می پذیرد.برخی تواریخ او را معاصر با یوشع و ارمیا از پیامبان بنی اسرايیل می دانند.) یاد می شود قرن ششم پیش از میلاد است که با تاریخ حیات کوروش توافق دارد.
4)ذوالقرنین اولین بار سفر یا لشگرکشی به غرب یا مغرب خورشید داشته است و این موضوع با لشگرکشی کوروش به غرب ایران و شکست کروزوس پادشاه لیدیا و تسلط برآن سرزمین انطباق دارد.
5)ذوالقرنین در سفر یا لشگرکشی دوم خود به سمت شرق یا مشرق حرکت کرده است،و این موضوع با لشگرکشی کوروش به جنوب شرقی(مکران و سیستان)و شمال شرقی(حدود بلخ)انطباق دارد وظن قوی این است که کوروش در این سفر،بلاد سند را هم فتح کرده است و ایرانیان،سند را هند می نامیده اند واز این جهت در کتیبۀ داریوش،نام هند نیز در میان نامهای ممالک بیست و هشت گانۀ مفتوحه ذکر شده است.
6)ذوالقرنین قرآن با قومی وحشی مواجه شده است واین با رفتن کوروش به سمت شمال ونبرد با اقوام وحشی "سکا"کهبه یک تعبیر همن یأجوج ومأجوج هستند،انطباق دارد.در اینجا کوروش اقوام وحشی را عقب راند و در معبر داریال""darial که تنها معبر آنان بوده است که ازآن به اقوام مجاور تعدی وتجاوز می کردند،سدی با آهن ومس می سازد وشک نیست که این دیوار همان سدی است که کوروش بنا نهاده است،زیرا اوصافی که قرآن دربارۀ سد ذوالقرنین بیان کرده کاملاً بر آن منطبق است و در آثار باستانی ارامنه این دیوار بهاگ گورایی نامیده شده که معنی این کلمه تنگه کوروش یا معبر کوروش است.مولانا ابوالکلام آزاد این اقوام وحشی تجاوزگر را اقوامی دانسته اند که در هر منطقه به نامی خوانده شده اند؛از جمله در نزد یونانیان "لیت"ودر زمانهای اخیر در اروپا(قرن 14)آنها را" میگر(مجار)"ودر آسیا "تاتار" نامیده ا ند.وقومی که درخواست ساختن سد در برابر وحشی های سکایی را از کوروش داشتند،اهل طالش بوده اند.
آیت الله مکارم شیرازی صاحب تفسیر نمونه آیات مربوط به ذوالقرنین،ضمن مقایسه ای کامل بین اوصاف ذوالقرنین که در قرآن آمده است و اوصاف کوروش به نظریات تاریخی در این مورد نیز اشاره می کند از جمله از قول هرودت مورخ یونانی می نویسد "کوروش فرمان داد تا سپاهیانش جز به روی جنگجویان شمشیر نگشند،و هر سرباز دشمن که نیزه خود راا خم کرد،او را نکشند و لشگر کوروش اورا اطاعت کردند بطوریکه تودۀ ملت،مصائب جنگ را احساس نکردند."همچنین از قول هرودت اضافه می کند،کوروش پادشاهی کریم و سخی وبسیار ملایم و مهربان بود.مانند دیگر پادشاهان به اندوختن مال حرص نداشت،بلکه نسبت به کرم و عطا حریص بود،ستم دیدگان را از عدل وداد برخوردار می ساخت و هر چه را متضمن خیر بیشتر بود،دوست می داشت.ونیز از قول مورخ دیگری به نام ذی فونن می نویسد:کوروش پادشاه مهربان و عاقل بود و بزرگی ملوک با فضایل حکما در او جمع بود،همتی فائق و وجودی غالب داشت،شعارش خدمت به انسانیت و خوی او بذل عدالت بود،وتواضع و سماحت در وجود او جای کبر و غرور را گرفته بود.جالب اینجاست که این مورخان که کوروش را اینچنین توصیف کرده اند از تاریخ نویسان بیگانه بوده اند نه از اقوام یا ابناء وطن او،بلکه اهل یونان بودند و می دانیم که مردم ونان به نظر دوستی به کوروش نگاه نمی کردند،زیرا با فتح لیدیا بدست کوروش شکست بزرگی برای ملت یونان فراهم شد.در پایان با توجه به ادلۀ مطرح شده و تاریخی،نظریۀ معقول و محتمل الصدق از این قرار گرفت که مراد از ذوالقرنین قرآن،کوروش کبیراست.
منابع
تفسیر نمونه-تفسیر المیزان-ذوالقرنین یا کوروش کبیر (استاد محمد ابراهیم باستانی پاریزی)-ترجمان القرآن(مولانا ابوالکلام آزاد)-تاریخ هرودت-کوروش کبیر (اثر هارولد آلبرت لمپ)-کتب آسمانی ادیان ابراهیمی و...

  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

محل قرار گیری لینک باکس زمزار و سیستم تبادل بنر







 
ساخت سال 1388 عصر ارتباط.قدرت گرفته با بلاگر تبدیل شده به سیستم بلاگر توسط Deluxe Templates. طراحی شده بوسیله Masterplan. . بهینه شده برای سیستم فارسی مجتبی ستوده