مستند محمد بهمن بیگی
آن که زیبا می نگرد و زیبا می نگارد
مستندی جذاب که گوشه های از زندگی آن بزرگمرد فرهنگ را به تصویر می کشد.
شنیدنی نیست کلام را به پایان می برم،فقط باید دید.
مروری کوتاه بر زندگی پربار ایشان
محمد بهمن بیگی در سال ۱۲۹۹ در ایل قشقایی و به گفته خودش "در چادری در فاصله لار و فیروزآباد" به دنیا آمد. پدر او از جمله سران عشایر بود که در پی سیاست تخته قاپو کردن (یک جا نشین کردن) عشایر در اوایل قرن خورشیدی حاضر به تهران تبعید شد و محمد بهمن بیگی نیز به همراه او به تهران آمد.
او در تهران به مدرسه رفت و سپس در رشته حقوق در دانشگاه تهران مدرک لیسانس گرفت.
استاد محمّد بهمنبيگي، يكي از چهرههاي محبوب و آشناي عرصه فرهنگ و ادب و از بنيانگذاران آموزش عشايري است كه با تلاش و كوششِ وصفناپذير در جهت پرورش استعدادهاي درخشانِ فرزندان عشاير ايران، قدمهاي ماندگار و ريشهاي برداشته است. استاد، در كتاب بخاراي من ايل من، زندگي خود را اينگونه ترسيم ميكند:
«
من در يك چادر سياه به دنيا آمدم. زندگاني را در چادر با تير تفنگ و شيهه اسب آغاز كردم. تا ده سالگي حتي يك شب هم در شهر و خانه شهري به سر نبردم... زماني كه پدر و مادرم را به تهران تبعيد كردند، تنها فرد خانواده كه خوشحال و شادمان بود، من بودم. نميدانستم كه فشنگ مشقي و تفنگم را ميگيرند و قلم به دستم ميدهند... پدرم مرد مهمي نبود. اشتباهآ تبعيد شد... و دوران تبعيدمان بسيار سخت گذشت... چيزي نمانده بود كه در كوچهها راه بيفتيم و گدايي كنيم. مأموران شهرباني ]رضاخان[ مراقب بودند كه گدايي هم نكنيم… به كتاب و مدرسه دلبستگي داشتم. دو كلاس يكي ميكردم. شاگرد اوّل ميشدم. تبعيديها، مأموران شهرباني و آشنايان كوچه و خيابان به پدرم تبريك ميگفتند و از آينده درخشانم برايش خيالها ميبافتند. سرانجام تصديق گرفتم. يكي از آن تصديقهاي پررنگ و رونق روز. تبعيديها، مأموران شهرباني، كاسبهاي كوچه، دورهگردها، پيازفروشها، ذرّتبلاليها و كهنهخرها همه به ديدار تصديقم آمدند. من شرم ميكردم و خجالت ميكشيدم. پدرم از شور و شوق اشك به چشم آورد. در مراجعت به خانه ديگر راه نميرفت، پرواز ميكرد... ملامتم ميكردند كه با اين تصديق گرانقدر، چرا در ايل ماندهاي و چرا عمر را به بطالت ميگذراني؟ تو تصديق داري و بايد مانند مرغكي در قفس در زواياي تاريك يكي از ادارات بماني و بپوسي و به مقامات عاليه برسي. در پايتخت به تكاپو افتادم و با دانشنامه حقوق قضايي به سراغ دادگستري رفتم تا قاضي شوم و درخت بيداد را از بيخ و بن براندازم. دلم گرفت و از ترقّي عدليّه چشم پوشيدم. در ايل چادر داشتم، در شهر خانه نداشتم. در ايل اسب سواري داشتم، در شهر ماشين نداشتم. در ايل حرمت و آسايش و كس و كار داشتم، در شهر آرام و قرار و غمخوار و اندوهگسار نداشتم. نامهاي از برادرم رسيد. بوي جوي موليان مدهوشم كرد. ترقّي را رها كردم. تهران را پشت سر گذاشتم و به سوي بخارا بال و پر گشودم. بخاراي من ايل من بود».
و... .
محتویات بسته :1عدد سی دی با کیفیت بالا.
تولید:شرکت رایان گستر وردشت
قیمت: 2,500 تومان
روش خرید: برای خرید مستند محمد بهمن بیگی ، پس از کلیک روی دکمه زیر و تکمیل فرم سفارش، ابتدا محصول یا محصولات مورد نظرتان را درب منزل یا محل کار تحویل بگیرید، سپس وجه کالا و هزینه ارسال را به مامور پست بپردازید. جهت مشاهده فرم خرید، روی دکمه زیر کلیک کنید.
برای دیدن سایر محصولات این فروشنده اینجا کلیک کنید.